فندوق مامانفندوق مامان، تا این لحظه: 12 سال و 5 روز سن داره

فندوق مامان عاشقتممممممممممممم

اسم قشنگت دوست داری چی باشه

سلام عسل مامان دختره قشنگم مامان دلش برای تو خیلی تنگ شده این چند روزه که معلوم شده تو دختری بابایی همش منو اذیت میکنه نمیزاره من اسمی که دوست دارم برای تو بزارم همش میگه اسمشو میخوام بزارم سمیرا بابایی میگه من خواب دیدم اسم دخترم سمیرا است تازه چشماشم ابیه یکی نیست به این بابایی بگه اخه این چه خوابیه میبینی چشمای من ابیه یا چشمای شما که چشمای دخترمون ابی بشه برای مامانی که فرقی نداره چشمای تو هر رنگی که باشه اون رنگ قشنگ ترین رنگ دنیا است چون به زندگی من و بابایی یه رنگ دیگه میده یه رنگ شاد الهی مامانی فدات بشه دختره قشنگم من دوست دارم اسمتو بزارم ثنا یعنی ستایش میخوام تو ستایشگر خدایی باشی که تو رو به ما داده میخوام ت...
29 آبان 1390

فرشته نازم دختره قشنگم

سلام عزیز دل مادر دیروز مامان رفت دکتر بعدشم رفت سونو گرافی تو سونو گفت نی نی شما خیلی ناز داره تکون نمیخوره ببینم چیه کلی منو تکون داد تا شما تکون خوردی فرشته من اخرش گفت نی نی شما یه دختره نازه خیلی خوشحال شدم البته اگه پسرم میشدی بازم خوشحال میشدم خوشحالم که تو سالمی جاتم خوبه خوبم داری رشد میکنی مامانی کلی وزن اضافه کرده شدم ٥٤ کیلو میترسم تا شما بزرگتر بشی من از درم رد نشم   الهی مامان فدات بشه فرشته من البته من هنوز مطمئن نیستم سونو گرافی دیگه که برم خیالم راحت تر میشه الهی مامان فدات بشه فرشته من تازه بابایی ام اومده بود سونو گرافی دلش میخواست زودی معلوم بشه نی نی چیه تازه حرفای منو شنیده بود که تو اتاق بودم داشتم خو...
26 آبان 1390

غصه نخور عزیزم

سلام همه زندگیم نمیدونی چقدر جات تو زندگیم خالیه نمیدونی مامان چقدر تنها شده همه زندگیم تو شدی غیر از تو کسی رو دیگه ندارم دیگه مامان با هیچی خوشحال نمیشه جز با تو  این چند روز بابایی  اپاندیس عمل کرده بود داشتم از اون مراقبت میکردم میخواستم برم سونوگرافی نی نی نازمو ببینم ولی فعلا بابایی مریضه وقتی خوب شد میرم  الهی مامان فدات بشه نی نی دایی بابایی رو دیدم خیلی ناز بود تازه چشماشم عین  دایی بابایی سبز بود الهی مامان فدات بشه کی تو به دنیا میای قربونت برم این هفته ١٥ است کاش زودی به دنیا بیاد مامان خیلی منتظرته مامان این چند روز خیلی غصه خورده تو یه وقت غصه نخوریا الهی مامان فدات بشه خیلی دوست داره ما...
25 آبان 1390

نی نی اخرش به دنیا اومد

سلام همه زندگی مامان و بابا اخرش پسر دایی اصغر بابایی به دنیا اومد دیروز به دنیا اومد من میخواستم برم ببینمش ولی بابایی گفت صبر کن با هم بریم جمعه که رفتیم خونه مامان بابایی گفت که اونم دلش میخواد صدای قلب مهربونتو بشنوه کلی ذوق کرد و قربون صدقه ات رفت همه دلشون میخواد تو زودی بیای بیرون از دل و مامانی خاله سمیه میخواست یه عالمه حرف برات بنویسه ولی روش نمیشد جلوی من بنویسه گفت خودش بعدا میاد برات مینویسه خلاصه هنوز نیومده همه دوست دارن اخه همه فهمیدن تو چه قدر نازی فدات بشه مامان الهییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی اگه الا ن پیشم بودی هزار تا بوست میکردم میچسبوندمت به خودم نمیزاشتم کسی نگاهت بکنه ...
19 آبان 1390

بهترین ما

  سلام عزیز دل مامان و  بابا کاش بودی و میدیدی وقتی دیشب صدای قلب قشنگتو برای بابایی گذاشتم چه حالی داشت چشماشو بسته بود و اروم لبخند میزد به صدای قلبت گوش میداد خیلی خوشحال بود مامان داشت اون لحظه به تو حسودی میکرد دیگه ولی چون تو عزیز دل مامانی هستی مامانی خیلی خوشحاله که بابایی هم تو رو خیلی دوست داره فدات بشه مامانی همیشه سلامت باشی خوشگلم ...
15 آبان 1390

قشنگترین صدای زندگی

سلام نفس مادر خوبی عزیزه دلم مامان امروز دلش برات یه ذره شده بود دیگه طاقت نیورد رفتم دکتر روی ماهتو ببینم ولی این خانوم دکتر عجله داشت نزاشت من تو رو ببینم خیلی ناراحت شدم ولی برای اولین بار صدای قلب مهربونتو شنیدم تو همه زندگی مامان هستی نمیدونی نزدیک بود از خوشحالی سکته کنم چه تالاپ تولوپی میکرد قلب مهربونت عزیزم تازه مامانی خودمم بود کلی خوشحال شد همش به خانوم دکتر میگفت کی معلوم میشه بچه مون دختره یا پسر می خواییم یه عالمه چیزای خوشگل براش بخریم فدات بشه مامان دلم خیلی واست تنگ شده خیلی وقته ندیدمت کاش زودی میومدی تو بغلم دیروز رفتم سوال کردم پسر دایی بابایی هنوزم به دنیا نیومده فدات بشه مامان ...
14 آبان 1390

مامان در حال چاق شدنه

سلام عسل مامان خوبی خوشگلم امروز کمر مامان یه سانت بزرگتر شده مامانی داره چاق میشه اگر دکتر بفهمه حسابی مامانی رو دعوا میکنه که چاق نشه خوشگله مامان زودی به دنیا بیا دل مامان برات یه ذره شده امروز پسر دایی بابا به دنیا میاد کاش امروز تو هم به دنیا میومدی تا من تو رو به همه نشون بدم و کلی خوشحال بشم بگم این نی نی نازه منه که تو دله مامان جا خوش کرده بود حالا اومده بیرون نی نی من خیلی نازه   قربونت برم مامانی اگه بدونی دل مامانی چقدر برات تنگه دلم میخواد زودی برم دکتر و ببینمت قربونت برم دل بابایی هم خیلی میخواد بیاد تو رو ببینه ولی نمیتونه خیلی کار داره این هفته که تموم بشه میرم دکتر و یه عالمه نگات میکنم تازه دکت...
9 آبان 1390